نگاهی به انفجار اخیر در بندر شهید رجایی؛ از مواد خطرناک تا احتمال پنهانکاری
٭٭٭مهدی قاسمی
حادثهای که از یک آتشسوزی ساده فراتر رفت
انفجار اخیر در بندر شهید رجایی نهتنها بهدلیل ابعاد فیزیکی آن بلکه بهخاطر سکوت و ابهام در مورد علت واقعی حادثه، ذهن بسیاری را درگیر کرده است. دود غلیظ، صدای مهیب و لرزش زمین در چندین کیلومتر دورتر، این فرض را تقویت کرده که حادثه به احتمال زیاد ناشی از چیزی بیشتر از یک آتشسوزی ساده بوده است. حجم و شدت انفجار، نشانهای است که نمیتوان آن را با آتشگرفتن چند کانتینر معمولی یا سوخت رایج توجیه کرد.
مواد شیمیایی و صنعتی؛ مظنونین نخست
بندرهای بزرگ مانند شهید رجایی بهطور طبیعی محل عبور یا انبار مقادیر زیادی مواد شیمیایی و سوختی هستند. اگرچه این موضوع عادی است، اما خطر در آنجاست که برخی از این مواد در شرایط خاص میتوانند خاصیت انفجاری پیدا کنند. گاز مایع، متانول، نیتراتها و سوختهای فشرده در صورت نشت یا قرار گرفتن در معرض حرارت بالا میتوانند در کسری از ثانیه فاجعهای بزرگ بهبار آورند. در صورتی که تهویه مناسب، فاصله ایمنی یا نظارت مستمر وجود نداشته باشد، احتمال انفجار ثانویه و چندمرحلهای افزایش مییابد.
برخی واکنشهای شیمیایی در این میان اهمیت ویژه دارند. برای نمونه، نیترات آمونیوم اگرچه بهتنهایی پایدار است، اما در تماس با مواد آلی، گرما یا شعله میتواند واکنشی سریع و شدید نشان دهد. ترکیب آن با سوختهایی نظیر گازوئیل یا مواد روغنی باعث تولید گازهایی مانند نیتروژن، دیاکسید نیتروژن و بخار آب میشود که بهطور همزمان فشار بسیار بالایی تولید میکنند. همچنین گازهایی مانند پروپان و بوتان، در صورت تجمع در محیط بسته و قرار گرفتن در معرض جرقه، قادر به ایجاد موج انفجاری بزرگ هستند. بخشی از صدای انفجار مهیب و پخش ناگهانی حرارت میتواند به همین دلیل باشد.
سناریوهای احتمالی با ریشههای امنیتی
حادثه وقتی پیچیدهتر میشود که احتمال داده شود در برخی کانتینرها مواد یا تجهیزات حساستری انبار شده بودهاند. بندرهای تجاری گاهی برای انتقال محمولههای نظامی یا راهبردی نیز استفاده میشوند، بهویژه در کشورهایی که در شرایط خاص امنیتی یا تحریمی قرار دارند. اگر حتی یک کانتینر حامل مواد منفجره، قطعات نظامی یا ترکیبات خاص جنگی بوده باشد، وقوع چنین انفجاری تعجبآور نخواهد بود. این احتمال نیز وجود دارد که برخی از این محمولهها بهصورت مخفیانه یا با اطلاعات ناقص ثبت شده باشند که امکان شناسایی یا کنترل آنها را سختتر میکند.
از سوی دیگر، در چنین موقعیتهایی نمیتوان فرض خرابکاری یا حمله هدفمند را بهکلی نادیده گرفت. بنادری که نقش راهبردی در اقتصاد، لجستیک یا انتقال تجهیزات دارند، همواره در معرض تهدیدهای خارجی و داخلی هستند. حمله فیزیکی، انفجار عمدی، خرابکاری فنی یا حتی حملات سایبری میتوانند با هدف ایجاد بیثباتی انجام شوند، بهویژه در شرایطی که منطقه از نظر سیاسی یا امنیتی در تنش قرار دارد.
در موارد مشابه جهانی، از جمله انفجار در تاسیسات پتروشیمی عربستان یا پالایشگاههای ونزوئلا، کارشناسان امنیتی بارها نسبت به رخنه از طریق سامانههای کنترل صنعتی (مانند SCADA یا PLC) هشدار دادهاند. ایجاد دستور فعالسازی یا باز شدن ناگهانی دریچههای فشار، روشنشدن یک پمپ خاص یا دگرگونی در ترکیب مواد، میتواند عملاً مانند جرقهای عمل کند و انفجار را از درون شروع کند. اگر حادثه بندر شهید رجایی از همین جنس باشد، احتمال سناریویی سیاسی یا خرابکارانه را نباید نادیده گرفت.
تجربههای مشابه در جهان
چنین انفجارهایی سابقههای شناختهشدهای در دیگر کشورها نیز دارند. بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ با انفجار نیترات آمونیوم تقریباً نیمی از شهر را ویران کرد. حادثه بزرگ تیانجین چین در ۲۰۱۵ نیز بهخاطر انبار غیراصولی مواد شیمیایی اتفاق افتاد و نشان داد بیتوجهی به استانداردهای ایمنی میتواند فجایعی جهانی رقم بزند. شباهتهایی میان آن حوادث و انفجار بندر شهید رجایی دیده میشود، بهخصوص در نحوه گسترش آتش، شدت تخریب و وجود ابهام در گزارشهای اولیه.
چند گام برای فهم بهتر واقعیت
برای روشنشدن ابعاد این حادثه نیاز به دسترسی به اطلاعات واقعی از نوع و محل دقیق کانتینرها، مستندات انبارداری و نتایج آزمایش مواد باقیمانده وجود دارد. بررسی فیلمهای نظارتی، شنودهای اضطراری و بازخوانی مکالمات در لحظات قبل از انفجار میتواند نشانههای مهمی بهدست دهد. همچنین گفتوگو با کارکنان شیفت مربوطه، کارشناسان ایمنی و نیروهای امدادی کمک میکند تا به یک تصویر دقیقتر رسید. هرگونه تاخیر در شفافسازی، گمانهزنیها را بیشتر خواهد کرد.
بازاندیشی پس از حادثه
حادثهای با این ابعاد نمیتواند صرفاً بهعنوان یک اتفاق صنعتی بررسی شود. نادیدهگرفتن نشانهها، سکوت رسانهای یا پنهانکاری در گزارشها، تنها بر پیچیدگی ماجرا میافزاید. چه علت حادثه مواد شیمیایی خطرناک بوده باشد، چه محمولهای نظامی یا یک اقدام خرابکارانه، آنچه اهمیت دارد بازنگری فوری در سیاستهای ایمنی، شفافیت مدیریتی و اعتمادسازی عمومی است. بندر شهید رجایی فقط یک ایستگاه بارگیری نیست، قلب تپنده بخشی از اقتصاد و امنیت کشور است؛ و حالا باید با دقت و شجاعت بیشتری به آن گوش داد.