معرفی و بررسی: به بهانه چاپ نوزدهم کتاب " نمایشنامه تراژدی مکبث "
به گزارش شبکه خبری ایران اروپا؛ از قرائن موجود در نمایشنامه تراژدی مکبث چنان برمیآید که مکبث نیز مانند اتلو و لیرشاه و هملت و کوریولینوس و انتونی و کلئوپاترا از آثار سومین؛ یعنی آخرین دوران نویسندگی ویلیام شکسپیر است. در این دوران (تقریبا از ۱۶۰۲ تا ۱۶۰۸) قدرت شاعر در بیان افکار عمیق و خیالات و تصورات دقیق بوده است و مهارت او در شرح و وصف حالات و صفات اشخاص این نمایشنامهها چندان است که هیچکس نمیتواند در عرصه درامنویسی با وی دعوی برابری کند.
تراژدی مکبث را خاص و عام میپسندند و طالب و خواهنده بسیار دارد؛ زیرا موضوعش در عین گیرندگی ساده و ادراک دقایق آن آسان است. در این نمایش وقایع سریعتر از وقایع نمایشنامههای دیگر او انجام مییابد، همچنین قوای فوق قدرت بشری که به صورت جادوگران و اشباح مردگان جلوهگر میشود و در رفتار و کردار اشخاص بازی موثر میافتد به این نمایشنامه جذبهای خاص بخشیده، زیرا با همه پیشرفت علم و دانش هنور فکر بلندپرواز انسان اسیر رموز و اسرار طبیعت و پیوسته متوجه «آن سرزمین کشف ناشدهای است که هنوز هیچ مسافری از کرانهاش بازنگشته» و میخواهد با ساکنان خیالی آن رابطهای برقرار سازد. انسان هرگاه در جدال با حوادث روزگار مغلوب شود و با همه جد و جهد در کار خود فروماند عجز و ناتوانی خویش را به قضا و قدر نسبت میدهد و آنها را مسئول اعمال خود میداند و این نکته بهخوبی در مکبث بیان شده است.
تراژدی مکبث در شرح اوضاع و و احوال روزگاران گذشته و نمایاندن صفات و حالات اشخاص و وصف آنکه چگونه جرات و جسارت هنگام نومیدی به خشم و کین بدل میشود، یکتای بیهمتا است.
اساس نمایشنامه مکبث ماخوذ از تاریخ اسکاتلند است که در ۱۵۷۷ میلادی به قلم رالف هالینشد نوشته شده است. شکسپیر به دلخواه خود تغییرات کلی در آن داده است، فیالمثل حوادث ۱۷ سال تاریخ در دو تا سه ماه اتفاقف میافتد. هالینشد به جادو و جادوگر اشاره مختصری کرده است و آنچه در مکبث درج شده بیشتر بر اساس معتقدات مردم همعصر شکسپیر در باب سحر و ساحری است.
در سال ۱۵۵۸ هنگام وعظ در کلیسا اسقفی در حضور ملکه الیزابت اول با صراحت در مورد افزایش عدد جادوگران در انگلستان و مضار آن سخن گفت و جیمز اول پادشاه انگلستان که خود از علاقهمندان به موضوع مذکور بود در ۱۵۹۷ رسالهای در این باب نوشت و منتشر کرد. در آن ایام خوف و وحشت از جادو جادوگران چندان بود که معمولا اگر کسی در مظان اتهام قرار میگرفت، محاکمهاش میکردند و او را به وضعی دلخراش یا در آتش میسوزاندند یا اعدام میکردند و این رسم تا اوایل قرن هجدهم میلادی همچنان در میان بود.
این کتاب (Macbeth)، نخستین بار در سال ۱۳۴۰ در ایران ترجمه و منتشر شده است.