به گزارش شبکه خبری ایران اروپا؛ جام زرین که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد، با فضایی متفاوت از آثار بعدی استاین‌بک؛ از جمله خوشه‌های خشم و موش‌ها و آدم‌ها نوشته شده و نشان‌دهندۀ نبوغ و نخستین تجربه استاین‌بک در کاوش درباره اسطوره‌ها، نمادها و داستان‌های حماسی است. رمان درباره زندگی هنری مورگان، دزد دریایی و فاتح شهر پاناما در قرن هفدهم و تلاش او برای دستیابی به «جام زرین» و زنی به نام «بانوی سرخ‌پوش» است.

معرفی و بررسی " جام زرین " نخستین رمان جان استاین بک 

 

 

 

به گزارش شبکه خبری ایران اروپا؛ جام زرین که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد، با فضایی متفاوت از آثار بعدی استاین‌بک؛ از جمله خوشه‌های خشم و موش‌ها و آدم‌ها نوشته شده و نشان‌دهندۀ نبوغ و نخستین تجربه استاین‌بک در کاوش درباره اسطوره‌ها، نمادها و داستان‌های حماسی است. رمان درباره زندگی هنری مورگان، دزد دریایی و فاتح شهر پاناما در قرن هفدهم و تلاش او برای دستیابی به «جام زرین» و زنی به نام «بانوی سرخ‌پوش» است.

 

«تمام بعد از ظهر، باد در دل میان کوه های سیاه ولزی سرند می‌کرد و زاری‌کنان از سریدن زمستان از قطب شمال و رسیدنش به جهان خبر می‌داد و از سمت رودخانه صدای ناله خفیف یخ شنیده می‌شد. روزی غم بار بود، روز بلوا و آشوبی خاکستری روز ناخشنودی. هوا به آهستگی جابه‌جا می‌شد، انگار برای از دست رفتن شادمانی مرثیه‌ای نرم و لطیف سر داده بود. اما در دشت‌ها اسب‌های بزرگ کاری با نگرانی سم بر زمین می‌کوفتند و در سراسر زمین‌های روستایی پرندگان کوچک قهوه ای رنگ در دسته‌های چهار و پنج تایی، آواز خوان از این درخت به آن درخت می‌پریدند و هم رزمانشان را برای سفر به جنوب فرامی‌خواندند. چند بز به تقلا تا بالای کوه‌هایی تک افتاده پیش می‌رفتند و با چشمان کهربایی‌شان به انتهای راه خیره بودند و آسمان را بو می‌کشیدند.

 

بعد از ظهر به کندی سپری شد و شب‌هنگام، مثل مراسم عزا، فرارسید. بر پاشنه‌های شب بادی هیجان زده وزیدن گرفت، علف‌های خشک را به خش‌خش انداخت و شیون کنان از بالای دشت‌ها گریخت و رفت. شب مثل خرقه‌ای سیاه دامن گستراند و انقلاب زمستانی و در زمانه مقدس تولد مسیح، پیک پیام آور خود را رهسپار ولز کرد.»

 

جام زرین با این توصیف دقیق و ادبی آغاز می‌شود تا ماجرای نفس‌گیر درباره سِر مورگان هنری، دزد دریایی افسانه‌ای را در جغرافیای دریای کارائیب و زمانه اوج و فرود سلطه دزدان دریایی روایت کند. مورگان با عطشی سیری‌ناپذیر در پی تسخیر شهر افسانه‌ای پاناماست، اما این جاه‌طلبی بدل به وسواسی بیمارگونه می‌شود. مورگان مردی با آرزوهای بلند و اشتیاق برای فتح و پیروزی است. او که پسری ساده و روستایی از ولز بوده، در جست‌وجوی آزادی و فرار از زندگی یکنواخت خود، به دنبال شهرت و ثروت به دنیای پرمخاطره دریا، دریانوردی و دزدان دریایی کشیده می‌شود. جان استاین‌بک برای روایت درگیری ذهنی شخصیت‌ها از عناصر طبیعت کمک می‌گیرد:

 

« اما مرلین، من دیگر پیرمردی ام که به دیدن تو آمده‌ام. این مسیر دشمنی وحشی برای زمین زدن است. چهره‌ات پیر نشده. نمی‌دانم کی تصمیم داری بمیری. آیا سال‌های عمرت از تو چنین سؤالی نمی‌پرسند؟ بر سر مرگ با تو بگومگو نمی‌کنند؟

 

«خب، راستش را بخواهی رابرت بارها در ذهنم به این مساله فکر کرده ام اما همیشه اندیشه‌های بسیاری در سر داشته ام. برای مردن وقت ندارم اگر بمیرم، دیگر هرگز نمی‌توانم فکر کنم چرا که این بالا، رابرت، آن امید پنهانی که مردمان دره اسمش را گذاشته اند، ایمان، مساله‌ای شک برانگیز می‌شود. اوه روشن است که اگر آدم‌های زیادی دوروبر من بودند و پیوسته سرود سر می‌دادند که خدایی مهربان و خردمند هست و حیاتی که بی‌تردید بعد از این دنیا خواهیم داشت، احتمالاً من هم برای زندگی پس از مرگ آماده می‌شدم. اما در تنهایی اینجا در نیم‌راه آسمان می‌ترسم مرگ ژرف اندیشی‌ام را از هم بگسلاند. کوهستان برای دردهای غیر جسمی انسان مثل ضماد است. میان کوه‌ها می خندم - آه چه بسیار بیشتر از دفعاتی که در دل کوهستان می‌گریم».

 

رابرت گفت: «میدانی مادرم گون لیانای پیر، پیش از مرگ، پیشگویی غریبی داشت. او گفت جهان در این شب به پایان می‌رسد و دیگر زمینی نمی‌ماند که انسان بر آن قدم بگذارد». (ص. ۱۶۸)

 

استاین‌بک که استاد قصه‌گویی شناخته می‌شود پیچیدگی‌های شخصیتی هنری را به تصویر کشیده؛ او انسانی بلندپرواز و جاه‌طلب است که با وجود تمام شجاعت‌ها و قدرت‌هایش، همچنان دنبال چیزی دست‌نایافتنی است، چیزی که با آرزوهای معنوی و عمیق‌تر او گره خورده است.

لینک کوتاه : b3b4a2
کد خبر : 3037
تیام دباغی

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

خبرهای بیشتر